برای فصل آخر

ساخت وبلاگ

دلم تنگ میشود برای این لحظه ها... برای این چیز های ساده.... برای هوای ابری و باران های ریزِ پشت شیشه
برای عطر پوست پرتغال روی بخاری
یک دنیا قصه های بی انتها توی هزار و یک شب های ناتمام.....
چند روزیست زمزمه های برگ درختانِ نو؛ نوید آن را میدهند که بدون شوخی بهارِ دلکش رسیده است

زمستانِ عزیزم؛ فصلِ آخرم؛ خدا به همراهت‌.

راستی یک چیزی را جا انداختم؛ زمستان بی رنگ و آلایشم به قول شفیعی کدکنی* "به شکوفه ها به باران برسان سلام مارا.." یا به قول مصطفی مستور* حالا که میروی؛ از جانب ما هم روی ماه خداوند را ببوس.

*جناب محمدرضا شفیعی کدکنی: شاعر

*جناب مصطفی مستور: نویسنده کتابِ روی ماه خداوند را ببوس

از نتوانستن...
ما را در سایت از نتوانستن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aatregandoomb بازدید : 37 تاريخ : جمعه 17 فروردين 1397 ساعت: 21:45